روزی روزگاری اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند
برای نزول باران دعا کنند
در روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند .......
.
.
.
.
.
.
.
تنها یک پسر بچه بود که با خودش چتر آورده بود
به نظرم رسید مفیده که نوشتم در پنج شنبه 89/4/3 و ساعت 7:51 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()